ســـــــونیاجـــــون

سلام

 

 

ســـــــلام 

 

به وبــــلاگ مـن خـــــوش اومــدیــد 

.

مـــن ایــن وبــــــلاگ رو بـــرای دختــــــرم ســـــــونــیــا

 

درســــــت کــــردم ، دخــــتری کــــــه هنــــوز تــــو آسمـــــونـــاست 

 

امــــــا بــه مــــن قــــول داده کــــه زودتر بــیاد 

.

زودتـر میـــــاد و خـوشبخــتـی مــــارو کامــــل مــیــکــنه ...

.

ســـــونـیـای عـــزیـزم .... مـــن هـمـیشـــه منـــتـظـرتــم 

 

از امـــــروز ایـنجــا انـتظارمــو بــه اشــــتراک میـزارم تــا

 

وقـتی اومـــدی و بـزرگ شـــدی ببـــینی

 

مــامــان  چقــــدر منتــــظرت بـــوده 

.

 

زودتــــر بــیـا عشـــــق مـــامـــــان ...

 

کسی منتظرت نیست

  بی هدف . بدون انگیزه برای ادامه دادن به زندگی و رفتن به اینده ..   خیلی دردناک هست که انسان ارزویی در دنیا نداشته باشد . داشتن ارزو و برنامه و هدف برای اینده اس که شوق زندگی میدهد و توان برای ادامه دادن . تنها ارزوی من تو بودی فززندم .. که نبودی ... که انقدر نبودی که دیگر نمیخواهمت .. دیگر دوستت هم ندارم . دوستت ندارم نور دیده ... دوستت ندارم ... درست زمانی که دیگر منتظرت نیستم و بیخیالت شدم به خواب من می آیی ..  نیا عزیزکم .. نیا نور دیده .. نیا . اینجا کسی منتظر تونیست ..    نیا ...     ...
20 فروردين 1397

نمیخواهمت

      دیگر به تو فکرنمیکنم .. عزیزکم دیگر به تو فکر نخواهم کرد ... میدانی ... خیلی دردناک هست که ارزوهای ادم حسرت بشه روی دلش ! و دیگر ارزویش نباشد .... دیگر ارزویم نیستی عزیزکم .. دیگر نمیخواهمت ... حتی اگر خدا برایم بفرسته تورا .. برمیگردانمت ...   نمیخواهمت ای نوردیده .. نمیخواهمت عشق ابدی .. نمیخواهمت امید دل درمانده ام ... نـمیـخواهـمت ......         ...
3 اسفند 1396

تنهام ، کجایی؟

خیلی تنهام خیلی غمگینم... پس کجایی؟ چرا نمیای ؟ چرا تو هم بی رحم شدی مثل همه ... چرا تو هم تنهام گذاشتی اخه؟؟؟   عوض اینکه این شب ها برم تو مسجدها و هیئت ها و از خدا بخوام که توروبهم بده نشستم تو کنج خلوتم و دارم دق میکنم میمیرم! نمی رم چون دیگه ناامید شدم .دیگه تورو از خدا نمیخوام چون اصلا نمی شنوه صدامو !! مسجد و هیئت برم باید فقط طعنه و کنایه  بشنوم و دم نزنم! الان خیلی وقته که از همه فراری شدم تا کمتر نیش و کنایه بشنوم ... اگه برم مسجد فقط باید بچه هارو ببینم و حسرت بخورم ...    خدایا رحمی کن ..... ...
1 مهر 1396

یه عید دیگه

  یه عید دیگه بدون تو .. بازم بدون تو ...   دیگه برام عادت شده عشقم این که تو همیشه نیستی ...     عیدت مبارک عزیزم    بازم باید توی دید و بازدید ،دلیل نبودن تورو توضیح بدم ... خسته شدم اما چه میشه کرد ، خواست خداست .....     ...
1 فروردين 1396

دوستت دارم

دوستت دارم عزیزی که ندارمت ... دوستت دارم ..     این روزا یه اتفاق هایی داره برای حال و روزم   میفته که اگه تو بودی حتما اینطور نمیشد!   با نبودنت داری ضربه های بدی   به من میزنی و خبر نداری عشقم ....    
8 اسفند 1395

رویا ..

یه چیزی و بگم ؟؟        دیگه از داشتنت ناامید شدم ...   دیگه امیدی ندارم که یه روزی داشته باشم تورو ....   قبلا تو رویا حداقل بودی اما حالا دیگه   تو رویاهام هم غیرممکن شدی !   خیلی بده که ادم یه چیزی و تو رویا   هم نتونه بدست بیاره !   آخه چیزی نیست که تو رویا نشه بدستش آورد !!   من تو رویاهام هم دیگه تورو ندارم عزیزم .................... ...
3 اسفند 1395

دختر من پیش شماست ؟

  سلام خدا جون ؟ خوبی ؟    ببخش که این موقع شب مزاحمت شدم ..   میخواستم بپرسم ... دختر من پیش شماست ؟    اخه دیر کرده هنوز نیومده !!   امکان نداشت که منو  اینقدر منتظر بذاره ...     اگه اون پیش شماست ... زودتر راهیش کنید که بیاد ..   بهش بگو مامانت بهت احتیاج داره ...      ممنون    ...
27 بهمن 1395